دفاع راهبردي در منطقه پدافند هوايي مركزي
در گفتوگو با فرمانده پدافند هوايي منطقه مركزي
قلب اقليم جغرافيايي ايرانِ پرحماسه، آسمانش بايد امنترين باشد. اگر مرزها سرحدات جغرافيايي ما هستند، آسمانِ بخش مركزي ايران، جولانگاه پرواز ايراني است. مجالي براي اوج گرفتن دانش و باور ايراني، جايي براي حفظ اقتدار يك ملت؛ يك آسمان براي هر چه دشمن را هراسان ميكند.
منطقه پدافند هوايي مركزي، با در بر گرفتن مهمترين تأسيسات هستهاي كشور و در مجاورت تهران، يكي از نقاط قوت پدافند در محافظت از آسمان امن ميهن است. به همين بهانه با سفر به ديار شهيدان زنده رود، با فرمانده اين منطقه صحبت كرديم و از اقتدار پدافند مركزي ايران و امنيت آسمانِ دانش هستهاي ايران پرسيديم. سرهنگ اباذر جوكار، رزمنده ديروز دفاع مقدس و فرمانده امروز دفاع از آسمان مركز، با دانش و تجربه به پرسشهاي ما پاسخهايي داد و ما – اعضاي تحريريه مجله صف – را هم همرزم اين دفاع جانانه دانست. گفتنيهايش بسيار بود؛ يكي اينكه دشمن نميتواند انرژي هسته اي را از ما بگيرد، چون دانش هسته اي در ايران بومي شده و مدافعانش، تأسيسات هسته اي را خط قرمز تقرب هر پرندهاي ميدانند و پر و بالش را به آتش ميكشند تا از اين اقليم سرخ، نامحرمي نگذرد. مقدمه گفتار او تجليل از ويژهنامه پيشين پدافند هوايي بود كه توسط مجله صف مهيا و پيشكش عزيزان پدافند شد:
امروز اين افتخار نصيب شما شده كه سلاح شايسته در دست بگيريد و بتوانيد نيروهاي مسلح را آنگونه كه شايسته است به مردم معرفي كنيد. نيروهاي مسلح، به ويژه ارتش در دوران دفاع مقدس به دليل محدوديتهاي تبليغاتي و حفاظتي كه وجود داشت، كمتر به مردم معرفي شدند. همين محدوديت سبب شد كه مردم، كمتر با جنبههاي حضور ارتش در دفاع مقدس آشنا شوند و نقش سازنده ارتش در طول دفاع مقدس را آنطور كه شايسته ارتش است، نشناسند.
درخصوص قرارگاه پدافند هوايي ارتش همچنين وضعيتي وجود دارد. تغييراتي كه در ساختار ارتش رخ داد و تشكيل قرارگاه پدافند هوايي با توجه به تهديدهاي موجود و رويكرد دفاعي كشور و نگاه خاص مقام معظم رهبري، به پدافند هوايي به عنوان اولويت اول، رسالت ديگري هم در اين زمينه ايجاد ميكند، چون ما ( پدافند) در بين نيروهاي مسلح هم شناخته شده نيستيم. گاهي پيش ميآيد كه كاركنان ساير نيروهاي مسلح حتي لباس پدافند هوايي را نميشناسند.
لازم است كه رسانهها و خصوصاً رسانههاي مرتبط با نيروهاي مسلح پدافند را معرفي كنند و اين رسالت را مجله صف با گامهاي بزرگي كه در اين زمينه برداشته به خوبي پيگيري ميكند. ويژهنامه پدافند با معرفي پيشكسوتان، مأموريت و پيشرفت پدافند و اينكه از زبان بزرگان، لازمه و فلسفه تشكيل قرارگاه پدافند هوايي را بيان كرده بود، اقدام بسيار ارزشمندي در معرفي چهره خستگيناپذير پدافند انجام داد و اقدامي تحسينبرانگيز بود.
با سپاس از ابراز لطف شما، پدافند هوايي مركزي به دليل دور بودن از مرز، اهميتش از چشم مردم پوشيده است. مأموريت منطقه پدافند هوايي مركزي چيست؟ در صورت امكان اين يكان و مجموعه پدافند منطقه مركزي را معرفي بفرماييد.
امروز راهبرديترين نقطه كشور در منطقه مركزي- شامل استانهاي اصفهان، چهار محال و بختياري و يزد- قرار دارد. مأموريت پدافند در اين منطقه، دفاع از حريم آسمان اين سه استان پهناور است. پدافند استان اصفهان به جهت حضور دو مركز پراهميت UCF اصفهان و تأسيسات هستهاي نطنز، از مهمترين مأموريتهاي محوله در حوزه مركزي است. در بخش كشف، ما از ردياب واپايش(رادار كنترل) گروههاشم آباد استفاده ميكنيم. در بخش دفاع و انهدام هم از سامانههاي برد بلند، برد متوسط و برد كوتاه مستقر در منطقه برخوردار هستيم. درست است كه در مركز ايران واقع شدهايم و مستقيماً در معرض حمله دشمن نيستيم، اما پدافند به صورت لايه به لايه انجام ميشود؛ دفاعِ حلقه(رينگ)هاي پيراموني، جدا از دفاعِ حلقه (رينگ) مركزي است و هر كدام اهميت خاص خودشان را دارند. ما در بخش دفاع از اين دو منطقه هستهاي و سراسر منطقه محول شده، از حداكثر توان پدافند هوايي برخورداريم و استفاده ميكنيم. علاوه بر اين، بجز سامانههاي قرارگاه پدافند هوايي ارتش از سامانههاي نيروي زميني و سپاه هم استفاده ميكنيم و اينها در واپايش(كنترل) عملياتي قرارگاه پدافند قرار دارند. يكانهاي پدافندي به خوبي در سطح اين منطقه گسترش يافتهاند و با شايستگي مأموريتهاي واگذاري را انجام ميدهند. ضمن اينكه با برخورداري از مركز واپايش(كنترل) عملياتي منطقهاي و بهرهگيري از پايگاه شهيد بابايي و مجموعهاي كه در اين پايگاه هستند، همكاري مناسبي در خصوص پدافند از آسمان منطقه مركزي شكل گرفته است.
اهميت منطقه مركزي با حضور دو مركز هستهاي كه گفته شد، بر كسي پوشيده نيست و وجود هماهنگي خاصي در دفاع از اين منطقه لازم است. منطقه نطنز منطقه ممنوعه پروازي است و واپايش عملياتي منطقه پرواز ممنوع در مركز كشور و در مجاورت دالان(كريدور)هاي پروازي بسيار زياد و بين المللي، شرايط خاصي را ايجاد و ايجاب ميكند. اين مأموريت و مسئوليت را توانستهايم با دست توانمند كاركنان پروازي و واپايشي(كنترلي) به خوبي انجام دهيم و تا امروز در انجام مأموريتهايمان سربلند بودهايم.
مجموعه منطقه مركزي با هماهنگي بين نيروهاي مستقر، از جمله پايگاه پشتيبانيكننده (پايگاه شهيد بابايي)، برادران عزيزمان در سپاه كه در گروههاي پدافندي در اصفهان و نطنز مستقر هستند و گروههاي پدافندي نيروي زميني كه اين نيرو را پشتيباني ميكنند، در مأموريت پدافندي كمكِ ما هستند.
يكانهايي كه نام برديد در بخش پدافند هوايي كشور در واپايش (كنترل) عمليات منطقه پدافند هوايي مركزي هستند؟
در بخش سامانههاي پدافند، همه يكانهايي كه مأموريت دفاع از آسمان را دارند تحت امر عملياتي ما هستند. ما غير از گروه واپايش(كنترل)هاشمآباد، گروه عمده اصفهان را با مأموريت دفاع از اين دو نقطه حساس و حياتي داريم. گروه واكنش سريع را با مأموريت دفاع از مجموعه منطقه مركزي و فراتر از منطقه مركزي تشكيل دادهايم كه در زمان مقتضي در لايههاي بعدي مستقر ميشود و به خوبي توانسته در بخش كشف و انهدام و در مأموريتها حضور داشته باشد. معمولاً در شرايط ويژه با بهرهگيري از مجموعه امكانات گروه واكنش سريع، لايههاي دفاعيمان را تقويت ميكنيم.
معمولاً به خاطر برخورداري از دانش هستهاي گفته ميشود كه اين دانش بومي و جاودان شده است و كمتر از اين واقعيت ياد ميشود كه دانش هستهاي در ايران ماندگار است، چون پدافند مستحكمي به دفاع از آن ميپردازد. چه اقدامهايي براي دفاع از اين منابع راهبردي انجام ميگيرد؟
پايداري علمي امروز ما در دانش هستهاي مرهون سالها تلاش مجموعه علمي و دانشمندان اين حوزه است و به بركت اين تلاش مقدس مي توانيم پايداري علمي در حوزه هستهاي را در دنيا مطرح كنيم. چالشهاي بزرگ سياسي هم كه امروزه با آن مواجه ميشويم، به اين منظور است كه دشمنان تحمل حضور ما در اين نقطه قوت در پايداري علمي را ندارند. در حوزه دفاع هم همينطور است؛ قطعاً اگر دشمن ميتوانست فعاليت هستهاي ما را با شيوه نظامي متوقف كند، اين كار را انجام ميداد. دشمن با اين همه هزينه و لشكركشي و با حضور نيروهايي كه امروز در پيرامون كشور ما مستقر هستند و با در اختيار داشتن توان نظامي بسيار بالا، جرئت حمله به اين مناطق هستهاي را تا امروز نداشته است و اين ناتواني دشمن، حاصل بازدارندگي دفاعي و حضور اقتدارآفرين نيروهاي مسلح ما و استقرار لايههاي دفاعي كشور است. قطعاً استقرار پدافند هوايي در مناطق هستهاي و در پيرامون كشور و لايههاي دفاعي متعدد در دفاع از مناطق هستهاي موجب اين بازدارندگي شده است. به ملت عزيز و قهرمان ايران اسلامي اين اطمينان خاطر را ميدهيم كه دشمن، همانگونه كه تا امروز از قدرت مقابله ما واهمه داشته و حمله نكرده، بعد از اين هم قادر نخواهد بود با هجمه نظامي پيشرفت علمي ما را متوقف كند. ملت عزيز آسوده خاطر باشند كه پدافند هوايي در صحنه است و با اقتدار از مناطق هستهاي دفاع خواهد كرد.
ظاهراً پايگاه هوايي شهيد بابايي و منطقه پدافند هوايي مركزي پهناورترين منطقه هوايي خاورميانه است. در اين مورد و دليل اين وسعت منطقه توضيح بدهيد كه چه عاملي باعث شده تا منطقهاي به اين وسعت شكل بگيرد؟
اين وسعت جغرافيايي منطقه پدافند هوايي مركزي اصفهان است و دليل اين وسعت جغرافيايي را ميتوان در اهميت راهبردي اين منطقه جستوجو كرد؛ نوع سامانهها و مأموريت واگذار شده به منطقه هم مؤيد اين اهميت است. اين منطقه و پايگاه هوايي شهيد بابايي از لحاظ مأموريت، يكي از پايگاههاي با اهميت و راهبردي خاورميانه و از مهمترين مناطق كشور عزيزمان است. منطقه مركزي به دليل دفاع از مناطق راهبردي كشور و پايگاه هوايي هم به دليل پشتيباني از منطقه مركزي و مأموريتهاي برون منطقهاي، اهميت قابل توجهي دارند.
از همجواري منطقه پدافند هوايي مركزي اصفهان و پايگاه شهيد بابايي سخن گفتيم. در اين منطقه شاهد تلفيق پدافند زمين پايه با توجه به امكانات و سامانههاي در اختيار منطقه پدافند هوايي و پدافند هواپايه با برخورداري از پشتيباني هواپيماهاي راهبردي رهگير موجود در منطقه هوايي شهيد بابايي اصفهان هستيم و اين همكاري، تركيب دفاعي قدرتمندي ايجاد كرده است. در خصوص هماهنگي اين دو بخش دفاعي توضيح بدهيد.
همانطور كه گفتيد دو بخش زمين پايه و هواپايه را در اين پايگاه در اختيار داريم. از بخش زمين پايه منطقه با توجه به نوع تهديدهايي كه متوجه منطقه ميشود، استفاده ميكنيم. بخش هواپايه را هم در بخش شناسايي و مقابله استفاده ميكنيم. هنگامي كه تهديدي پيرامون منطقه مركزي با رديابهاي واپايشي (رادارهاي كنترلي) و تجسس و كشفِ ما اعلام ميشود، اگر شناسايي توسط ردياب(رادار) انجام شود،تخصيص سامانه و جنگ افزار آغاز ميشود. اگر شيئي پرنده در برد سامانههاي برد بلند، متوسط و كوتاه باشد و شرايط درگيري با سامانههاي زمين به هوا موجود باشد، به آنها واگذار ميشود. اگر شناسايي انجام نشود يا شناسايي ايجاب كند كه به هواپيما و بخش هواپايه نياز باشد، در بخش شناسايي اوليه و شناسايي ردياب(رادار)، هواپيما را به هواپيماهاي تندخيز(اسكرامبل) واگذار ميكنيم و در بخش انهدام هم به همين ترتيب عمل ميكنيم. استفاده از بخش هواپايه يا زمين پايه در شرايط خاص هر يك صورت ميگيرد.
با توجه به نوع تهديد و اينكه در چه برد و شرايطي قرار دارد، از تلفيق اين دو ابزار دفاعي استفاده ميكنيم كه هماهنگي بسيار زيادي را ميطلبد. اين هماهنگي را مجموعه واپايش عملياتي ما در بخش ردياب و (soc و CRC)ها انجام ميدهند و بحمدالله تا امروز اين هماهنگي در حداكثر توان و كيفيت وجود داشته است. اين هماهنگي فقط توسط يك پايگاه و در يك فرودگاه نيست. بخش فرودگاهي شهيد بهشتي و پايگاه هوايي شهيد بابايي، پايگاه بدر سپاه و ... هم معمولاً هماهنگي لازم را با مجموعه پروازي و راداري ما انجام ميدهند. پروازهايي كه در منطقه هستهاي نطنز و اصفهان انجام ميشود و پروازهاي آموزشي و پشتيباني هوانيروز هم شامل اين هماهنگيها ميشوند. اين هماهنگيها در سطح منطقه توسط رادارهاشم آباد و مركز واپايش عملياتي soc انجام ميشود.
سرباز در ميدان نبرد، اين فرصت را پيدا ميكند كه وقتي گلوله به سمتش ميآيد، جان پناه و سنگر بگيرد، اما يك نيروي پدافندي موشك را با تمام مشخصاتش ميبيند كه موشك به سمتش ميآيد، اما همچنان پا بر جا ميماند تا مأموريتش را انجام دهد. بايد اين موشك را منحرف كند، جنگ الكترونيك انجام دهد و هر كاري كه از دست او و از امكاناتش بر ميآيد انجام دهد. درباره اين نوع مأموريت توضيح بدهيد. مقام معظم رهبري هم در آن مقطع زماني كه تفكيك مأموريت نيروي هوايي و پدافند انجام نشده بود، با نگاه به اين كيفيت ايثار و مجاهدت نيروهاي پدافند، عناصر پدافند را بسيجيان نيروي هوايي ناميدند.
دقيقاً به همين صورت است. از رزمندگان جهاد سازندگي در زمان دفاع مقدس با عنوان سنگرسازان بيسنگر ياد ميشود. در واقع مجموعه پدافنديها را هم ميتوانيم صاحب اين عنوان بدانيم و بگوييم همه پدافنديها بيسنگر هستند. در طول دفاع مقدس، در خارك همواره وضعيت قرمز بود و تهديد هميشه عليه پايانه نفتي خارك وجود داشت. وقتي وضعيت «قرمز پر رنگ» ميشد و هواپيماي دشمن دقيقاً در برد سامانههاي ما قرار داشت، فقط پدافند در صحنه حاضر بود. همه عزيزان در مجموعه نفتي و صنعت نفت بايد به پناهگاه ميرفتند. اين انتخاب و باور خاص عزيزان پدافند است كه در دفاع از آنچه در حوزه نيروهاي مسلح و وظايف و مأموريتهاي نيروهاي مسلح به پدافند واگذار شده، با اعتقاد قلبي و تا آخر، در برابر دشمن ميايستند. همه پدافنديها در طول دفاع مقدس اين را به نمايش گذاشتند و ديديم كه خيلي از پدافنديها روي توپها ايستادند و جنگيدند و به شهادت رسيدند. ما در اصفهان و در ذوب آهن اصفهان عزيزاني مانند شهيد رفيعي را داشتيم كه هنگام حمله هوايي به ذوب آهن اصفهان، تا لحظه آخر ايستاد و به شهادت رسيد. موارد مشابهش را هم بسيار سراغ داريم از سوباشي تا فاو و... در اقصي نقاط كشور، شهداي بسياري را تقديم نظام مقدس جمهوري اسلامي و مردم عزيزمان كردهايم. همه اينها نشان ميدهد كه عزيزان پدافند تا لحظه آخر و بدون سنگر مقاومت و ايستادگي ميكنند و پايمردي نشان ميدهند و با آغوش باز به سوي شهادت ميروند و استقبال ميكنند.
يكي از مهمترين و مؤثرترين عوامل موفقيت پدافند، عامل زمان است. شما در منطقه مركزي و با توجه به فاصلهاي كه از مرزها داريد، فرصت بيشتري از زمان كشف تا زماني كه وارد درگيري شويد و تعرض را پاسخ دهيد، در اختيار داريد. چه اقدامهايي در زمان كشف تهديد انجام ميدهيد؟ ضمن اينكه ميتوانيد از اين زمان در جنگ نامتقارن عليه دشمن فرامنطقهاي كه با قدرت هوايي و جنگ الكترونيك بيشتري وارد نبرد ميشود استفاده كنيد. چه تدابيري براي مقابله با دشمن در نبرد نامتقارن، خصوصاً با استفاده از عامل زمان پيش بيني كردهايد و جنگ الكترونيك او را چگونه پاسخ خواهيد داد؟
ما تهديد دشمن را به خوبي بررسي و رصد ميكنيم. دشمن را براي خودمان تعريف كردهايم. تعريف كردهايم كه تقرب دشمن چگونه خواهد بود. توانمندي دشمن را با بررسي روزانه و دريافت اخبار موثق رصد ميكنيم و راهكنشهايمان را بر اساس چيدمان و نوع حمله دشمن تغيير ميدهيم. به دليل حضور در منطقه مركزي، قطعاً اگر اعلام خبر به موقعي از ورود، حمله يا تهديد دشمن داشته باشيم يا حضور او در پيرامون كشور به ما برسد، ميتوانيم پاسخ مؤثرتري داشته باشيم. اما اين دليل نميشود كه براي كشف، اتكاي ما فقط به لايههاي اوليه دفاعي و سامانههاي راداري پيرامون كشور باشد و لايههاي بعدي ما او را كشف نكنند. ما از سامانههاي اكتشاف هوايي برخوردار هستيم و سامانههاي كشف در بسامد (فركانس)هاي مختلف را در اختيار داريم كه كمك ميكنند تا دشمن را در زمان مقتضي و مناسب كشف و با او برخورد كنيم. در بخش اختلال الكترونيك(جمينگ) و حمله الكترونيك (ECM) هم بايد به اين نكته توجه كرد كه دشمن وقتي بخواهد اقدام به غافلگيري كند، از اين سامانهها هم استفاده نميكند. در ابتدا چون اقدام به حمله الكترونيك، موضوع غافلگيري را منتفي ميكند، اما در بخش تهديدهاي عمده اگر هدف دشمن از اقدام به حمله الكترونيك، اختلال در سامانههاي رديابي ما باشد، برنامههايي براي مقابله با حمله او داريم. به عنوان مثال از سامانههاي بصري و سامانههاي بدون انتشار (پَسيو Passive) استفاده ميكنيم و سامانههاي بدون انتشار(پَسيو Passive) بسياري در بخش كشف و درگيري در اختيار داريم. اين صنعت داخلي است و به نقاط قوت و پايداري خوبي هم در اين زمينه رسيدهايم. توانمنديهاي روز دشمن در حوزه جنگ الكترونيك و حمله و هجوم را هم شناسايي كردهايم. راهكنشهاي او را بر اساس تجهيزاتي كه استفاده ميكند، ميشناسيم. هواپيماهاي بدون سرنشين، هواپيماهاي پيشرفتهاي كه در منطقه مستقر كرده، حمله موشكي كروز او كه مي تواند درياپايه باشد، ميتواند از خارج از منطقه و يا هواپايه باشد را بررسي كردهايم. براي مقابله با همه اينها طرح و برنامه داريم. هماهنگي و برنامهريزيهاي مناسب براي مقابله با دشمن در نيروهاي مسلح انجام شده و در سطح پدافند هم، به تبعيت از آن، به خوبي برنامه ريزي شده و اين قول را به مردم عزيزمان مي دهيم كه اگر دشمن اين جسارت را به خرج دهد كه نگاهي به ايران داشته باشد، پشيمان خواهد شد.
پدافند هوايي چالاك يكي از نيازمنديهاي مقابله با دشمن است. ضمن اينكه با ابتكارهاي بزرگان پدافند، در زمان دفاع مقدس، شيوههاي واكنش سريع و پدافند متحرك را انجام دادهايم و دستاوردهايش را ديدهايم. وضعيت يكانهاي پدافند هوايي منطقه مركزي از لحاظ چالاكي چگونه است؟
يكي از راهكنشهاي امروز ما در مقابله با توانمندي دشمن، چابكي يكانهاي پدافندي است و همانطور كه اشاره شد، اين را در طول دفاع مقدس تمرين كرده و امروز گسترش دادهايم. در بخش مقابله با توانمنديهاي دشمن يكي از بهترين شيوههايي كه ميتوانيم اجرا كنيم، اجراي عمليات واكنش سريع است. در اين بخش سرمايه گذاري جدي كردهايم و بخش عمدهاي از سامانههايمان را در اين راستا تجهيز كرده و بهرهبرداري ميكنيم. به همين دليل در هر منطقه، جدا از گروههاي استقراري، يك گروه واكنش سريع را با برخورداري از همه سامانههاي گروههاي استقراري سازماندهي كردهايم؛ البته به صورت چابك و با قابليت تحرك بالا، هم در بخش كشف و هم در بخش رهگيري و انهدام. اين گروهها از سامانههاي ارتفاع پست و ارتفاع متوسط برخوردارند و قابليت تحرك بسيار خوبي دارند و در هر نقطه كشور و استانهاي ديگر ميتوانند مستقر شوند و تقرب احتمالي دشمن را پاسخ دهند.
آموزش ضمن خدمت و همافزايي در يكانهاي پدافندي به عنوان يك نيروي دانش محور و دانش بنيان مطرح است. اين بخش آموزش ضمن خدمت را در منطقه مركزي چگونه انجام ميدهيد؟
همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودهاند كه بايد آموزش را جدي بگيريم، آموزش را با جديت دنبال ميكنيم. به گونهاي كه يكي از يكانهاي برتر و پيشگام قرارگاه در زمينه آموزش هستيم. آموزش در يكانهاي پدافندي ضروري، اما متفاوت است. با توجه به پراكندگي سامانههاي پدافندي و عدم امكان جمع آوري كاركنان در حين استقرار، جهت آموزش كاركنان از سامانههاي مجازي، شبيهسازهاي سامانهها و تجهيزاتي كه توسط قرارگاه پيشبيني و در اختيار ما قرار گرفته استفاده ميكنيم. به اين ترتيب آموزشها روزانه و به صورت مجازي انجام ميگيرد. آموزشهاي متمركز و منطقهاي را هم با استفاده از سامانههاي مرتبط براي كاركنان پايور و وظيفه در بخش نگهداري و آمادي و اركان مختلف، برنامهريزي و اجرا ميكنيم. ارزيابيهايي كه در سطح نيروهاي مسلح و ارتش انجام شده گوياي اين است كه منطقه مركزي در حوزه آموزش يكي از يكانهاي برتر است. چون كاركنان ما اهميت آموزش را به خوبي ميدانند و كاملاً آگاه هستند كه اگر آموزش را جدي بگيريم، حين نبرد پيروز هستيم.
در رزمايشهاي مدافعان آسمان ولايت، تأكيد و توجه زيادي روي توانمنديهاي منطقه پدافند مركزي وجود داشت. دستاوردهايي كه از اين رزمايش داشتيد را تشريح كنيد.
رزمايش يكي از مراحل جدي آموزش است و اينجا كاركنان بايد آنچه آموختهاند را به صورت عملي به كار ببندند. ما در اين رزمايشها جزو يكانهاي اصلي بوديم. پدافند هوايي منطقه مركزي در مراحل رزمايشها با اجراي موفق آتش توسط سامانههاي ارتفاع پست و متوسط توانست هواپيماهاي هدف را مورد اصابت قرار داده و تهديدهاي طراحي شده را به خوبي پاسخ دهد و منهدم كند. كاركنان منطقه آموختههايشان را به خوبي اجرا كردند و ارزيابي بسيار خوبي از عملكرد و توانمندي كاركنان به دست آمد. اين رزمايشها براي عزيزاني كه دفاع مقدس را نديده بودند، تجربه مناسبي بود. كاركناني هم كه از مراكز آموزشي و دانشگاهها به ما واگذار شده بودند، به خوبي با عملكرد سامانهها آشنا شدند.
مرز براي هر يك از بخشهاي نيروهاي مسلح تعريف خاص خودش را دارد. مرز يك سرباز نيروي زميني و هوايي مشخص است. مرز يكانهاي نيروي دريايي كاملاً تعريف شده و به همين دليل يكانهاي دريايي ما فراتر از آبهاي جمهوري اسلامي ايران به مرزباني مشغولند. مرز يك سرباز و نيروي پدافندي از كجا آغاز ميشود؟
پدافند از مرزهاي بين المللي شروع ميشود و در نقطه به نقطه كشور مستقر است. مجموعه يكانهاي پدافندي در بخش اعظم گستره جغرافيايي كشور حضور دارند و نقطه به نقطه كشور، مرز سربازان و كاركنان پدافند هوايي است. پدافند با اين نگاه هيچ محدوديتي در مرز و در ديد و كشف ندارد. سامانههاي رديابي و سامانههاي شنود ما فراتر از كشورهاي پيراموني ما را پوشش ميدهند. اين اشراف به سطحي فراتر از مرزهاي بينالمللي را بايد به دليل ملزومات كاري پدافند و شناسايي و واكنش به موقع روي حركت دشمن و دفاع به موقع داشته باشيم و فراتر از مرز كشور كشف داشته باشيم تا به موقع دفاع كنيم. هواپيمايي كه قصد ورود به آسمان كشور را دارد بايد قبل از ورود به سامانههاي رديابي و واپايش(كنترل) ما اعلام هويت كند و هماهنگي داشته باشد و در صورت مجاز بودن وارد شود.
در خاطرات سرهنگ «چارلي بكويث» آمده كه سامانههاي رديابي ارتش را قبل از انقلاب آمريكاييها و انگليسيها طراحي كرده بودند و اين سامانههاي راداري، نقاط كور بسياري براي استفاده آتي خود آنها داشت و ديديم كه در ماجراي عمليات دلتا از اين نقاط كور استفاه شد و با استفاده از اين نقاط كور تا طبس پيش رفتند. آيا ما همچنان نقاط كور راداري داريم كه دشمن بتواند استفاده مشابهي داشته باشد؟
ميدانيد كه بحث پدافند يك مجموعه نميتواند صد در صدي باشد، طوري كه قبل از فروپاشي شوروي يك فروند هواپيماي سبك غربي آمد و در ميدان سرخ نشست!
اما درباره اين موضوع بايد بگويم رديابهاي ما ديگر رديابهاي دهه 40 و 50 نيستند. ما سامانههايمان را ارتقا و همه مجموعهها را تغيير دادهايم. فناوري دستگاههايمان فناوري روز است و دايماً سامانههايمان در بخش كشف در حال ارتقا هستند. دشمن اگر از سامانههاي رادارگريز استفاده ميكند كه از سطح مقطع راداري (RCS) پايين برخوردارند، ما هم از سامانههايي استفاده ميكنيم كه قابليت شناسايي حداقلي سطح مقطع راداري (RCS) پرندهها را دارند.
امروز سامانههاي بومي ما قابليت كشف هواپيماهاي رادارگريز را دارند و نقاط كور راداري زمان عمليات دلتا را داريم. متفاوت از آن روزها كه دشمن با هواپيماهاي عظيمالجثه سي 130 و بالگردهاي سيكورسكي وارد كوير طبس شد، امروز هواپيماهايي با سطح مقطع راداري كمتر از يك دهم و سه دهم و چهار دهم را كشف و رهگيري ميكنيم.
با توجه به اينكه جنابعالي از رزمندگان دفاع مقدس هستيد، از خاطرات اين دوره براي مخاطبان مجله صف بگوييد.
يكي از ملزومات پدافند، زمان و هماهنگي بين سامانههاي زمين به هوا و سامانههاي هواپايه است. در سال 66 در سامانه كشف رادار پدافند خارك حضور داشتم. يكي از هواپيماهاي فرندشيپ نيروي دريايي در حال نشستن بود. خلبان اعلام كرد: «يك ميگ 23عراقي نزديك من است». اتصال اين هواپيما به هواپيماي مسافربري باعث شده بود كه بازتاب(اكو) هواپيماي دشمن روي صفحه ردياب(رادار) ديده نشود. بلافاصله با سامانههاي دفاع هوايي متعددِ مستقر در خارك هماهنگي به عمل آمد تا به محض كاهش ارتفاع هواپيماي مسافربري نيروي دريايي و تقرب ميگ 23، اجراي آتش كنيم. به همين ترتيب عمل شد و به موقع روي هواپيماي دشمن آتش گشوديم و او هم نتوانست مأموريتش را انجام دهد و بمبها را در ساحل جزيره خارك و دريا رها كرد.
يكي از مأموريتهاي منطقه مركزي در طول دفاع مقدس، دفاع از پالايشگاه اصفهان به عنوان يكي از مراكز مهم توليد و تأمين بنزين در شرايط تحريم زمان جنگ بود. دفاع بسيار خوبي پيرامون پالايشگاه برقرار كرده بوديم و يكي از افتخارهاي ما اين است كه يك فروند هواپيماي ميراژ و يك فروند ميگ 25 دشمن توسط سامانههاي برد متوسط ساقط شد. لاشه هواپيماي ميراژ همچنان در اختيار مجموعه پدافند هوايي منطقه مركزي قرار دارد و به عنوان يكي از افتخارها حفظ شده و كسي كه موفق به انهدام اين هواپيما شده بود، همچنان در منطقه پدافند هوايي مركزي مشغول خدمت است. افتخار ميكنيم كه همچنان از يادگاران دفاع مقدس برخورداريم و از حضور امثال جناب خالدي كه اين حماسه را آفريد، استفاده ميكنيم. اين هواپيماي متجاوز توسط رادار اسكايگارد رصد 2 مستقر در پالايشگاه در تاريخ 13 فروردين 1367 شناسايي و با اجراي آتش توسط جناب خالدي ساقط شد.
سلمان اكبري پاكرو